آرزوها

محل تراوشات ذهنی...

آرزوها

محل تراوشات ذهنی...

خانه ای برای من

دوباره خانه...

دوباره همان لبخند و دلگرمی مادر با یک دنیا امید

و دوباره زندگی...

همیشه عاشق این تکرار بودم... همیشه...

باز باران !

باز باران با ترانه ...

هیچ کاری نمیکند جز یاد آوری تمام غم های ما ...

عمیقترین عمق!

میگن به آرزوهات عمیقاً باور داشته باشی حتما بهشون میرسی...

ولی مشکل اینه که من تو عمق آروزوهام گیر افتادم و دارم خفه شدم...

دوای درد من چیه ؟!

قاصدک...

حس من , حسِ آن قاصدکیست

که از پس پنجره ها میگذرد

هم سوی نسیم می رقصد

می رود در پی جوی

می پرد هم چو پره مرغ سحر

می خراماند و می راند و می چرخاند

دشت به دشت ، کوه به کوه ، نهر به نهر

میروم در پی یک قطره صفا ، عشق ، وفا


شاعر : اینجانب

یافتنی هاااا !!!

همه درد من اینه که یه چیز در زندگی من هست که نیست !!